در جستجوي نفوذي اسامه در سازمان CIA
ارسالي صميمي ارسالي صميمي

ناگفته‌هاي 9 سال تعقيب بن‌لادن در بزرگترين سازمان جاسوسي دنيا



يكي از برجسته‌ترين كارشناسان آژانس مركزي اطلاعات امريكا (سيا) كه پيرامون موضوع بن‌لادن كار كرده، خارج از پرده ابهامات در گفت‌وگويي عمومي، شركت و درباره اشتباهات گذشته و استراتژي آينده جنگ با تروريسم، به بحث و گفت‌وگو پرداخته است. مايكل شُوِر، تحليلگر ارشد اطلاعاتي «سيا»، هدايت گروه و طرحي را به عهده دارد كه به دنبال يافتن ردّ بن‌لادن و از بين بردن او بوده است. وي همچنين، كانون درگيري‌هاي بين «سيا» و كاخ سفيد در موضوعات مربوط به جنگ عليه تروريسم و سياستهاي خاورميانه بوده است. شور كه روز جمعه (يازدهم نوامبر) پس از 22 سال فعاليت در «سيا»، استعفاي خود را اعلام كرده، تابستان امسال، كتابي را با نام «بلندپروازي احمقانه امپريال» به رشته تحرير درآورده است كه موضوع اصلي آن، اين است؛ چرا غرب در جنگ با تروريسم، بازنده شده است؟ اين كتاب بدون نام نويسنده انتشار يافته و نوشته يكي از وابستگان «سيا»ست و به انتقاد از سياست ضدتروريستي دولت بوش مي‌پردازد. بنا بر اظهارنظر برخي مقامات كاخ سفيد، كتاب نامبرده، تلاشي مخفيانه از سوي «سيا» بوده كه به تضعيف زمينه‌هاي انتخاب دوباره رئيس‌جمهور پيشين (بوش) پرداخته است. شور در نخستين مصاحبه تلويزيوني با استيو كرافت، گزارشگر «CBS»، درباره نارضايتي‌ها و سرخوردگي‌هاي خود در جنگ با تروريسم، گفت‌وگو و همچنين ارزيابي خود از نقشه‌هاي بن‌لادن و تمايل پايه‌گذار «القاعده» براي دستيابي به سلاحهاي هسته‌اي را بيان كرده است. مايكل شور، مأمور سابق «سيا»، پس از 22 سال، در نخستين مصاحبه تلويزيوني خود در گزارش «60 دقيقه» تصميم گرفت، بي‌پرده و آشكارا درباره بهترين شيوه‌هاي برخورد با بن‌لادن و گروه «القاعده»، به بحث و مناظره عمومي بپردازد. به گفته شور، استعداد و نبوغ بن‌لادن براي نقش بر آب كردن سياستهاي امريكاست كه به طور گسترده و فراگير مورد نفرت دنياي اسلام و مسلمانان است و رشد اين نفرت و انزجار، آشوبهاي رو به رشدي را نيز به دنبال خواهد داشت. او مي‌گويد: رهبران ما همچنان مي‌گويند كه ما قدرتمندانه، در حال برخورد با اين مسئله هستيم، اما من فكر مي‌كنم كه اين‌گونه نيست.


در سال 1996، زماني كه عده كمي، اين عربستاني ثروتمند را مي‌شناختند و پيشتر از آنكه به عنوان يك عامل تروريسم سرمايه‌داري مطرح باشد، شور، هيأتي را براي بررسي مسئله بن‌لادن در «سيا» تشكيل داده بود. شور مي‌گويد: اين گروه، منحصر به فرد و مأمور بررسي مسائل مربوط به شخصي واحد بود و حقيقتا اين نخستين باري بود كه آژانس دست به چنين اقدامي مي‌زد. وي مي‌افزايد: آيا بوش براي مشخص نمودن محل استقرار بن‌لادن تلاشي كرد يا اينكه از محل اتاقكها و كانالهاي لوژستيكي وي جستجو مي‌كرد؟ راه‌هاي گفت‌وگو و ارتباط با وي چگونه بود؟ گروه‌هاي هم‌پيمان وي كجا بودند و چه كسي به آنها كمك مي‌رساند؟ من فكر مي‌كنم، عادلانه است كه بگوييم، سرانجام، حداكثر دستيابي به منابع اطلاعاتي حاصل شد. واحد رسيدگي‌كننده به موضوع بن‌لادن با نام رمزي «آلك»، متشكل از دوازده نماينده بود. اين گروه در كمتر از يك سال، دريافت كه بن‌لادن، ثروتمندتر از آن است كه گمان مي‌شد و حسابهاي مالي وي در همه جا پراكنده است و تشكل وي كه نام «القاعده» بر خود گرفته، به هيچ وجه يك مؤسسه خيريه اسلامي نبوده است. شور در ادامه گفت: ما فهميديم كه او و «القاعده»، درصدد انجام تلاشها و اقدامات پيچيده بسيار حرفه‌اي هستند تا به اين وسيله، بتوانند به حجم گسترده‌اي از مواد و تسليحات جنگي دست يابند. همچنين در اين راستا، مي‌توان به مواد هسته‌اي نيز اشاره كرد، چراكه در اواخر سال 1996، كاملا آشكار بود كه اين تشكيلات، مشابه آنچه پيش از اين ديده شده، نبوده است. بنا به گفته شور، رؤساي وي در «سيا» در ابتدا نسبت به اين اطلاعات، بسيار بدگمان بودند. وي اوايل سال جاري نامه‌اي به كميته‌هاي اطلاعاتي سنا و كاخ سفيد ارسال كرد كه در آن تكرار كرده بود، مأموران وي براي دستگيري بن‌لادن از شانس بسيار بالايي، بيش از يازده سپتامبر برخوردار بوده‌اند، اما پيشنهادهاي ارائه‌شده، رد شده بود. يكي ديگر از پيشنهادهاي ارائه‌شده از سوي شور، در كميسيون يازده سپتامبر و در پشت درهاي بسته مبني بر حمله موشكي با كروز به كمپي در صحراي افغانستان بوده است كه گمان مي‌رفت، بن‌لادن و ديگر اعضاي خانواده سلطنتي متعلق به امارات متحده عربي با هم در آنجا حضور داشته باشند. شور اذعان دارد كه در جهان تحت تسلط شاهزاده‌هاي عرب افتاده و اگر ما مي‌توانستيم بن‌لادن را دستگير كنيم، جان سه هزار امريكايي نيز از مرگ نجات پيدا مي‌كرد و نام تعداد كمتري از شاهزاده‌‌هاي عرب در كتاب من قرار مي‌گرفت. كرافت مي‌پرسد، آيا با كشتن تنها يك شاهزاده عرب، قائله ختم نمي‌شد؟ احتمالا نه! يك ضرب‌المثل است كه مي‌گويد: شما از روي كاركردي كه داريد، شناخته مي‌شويد. بنابراين، اگر شاهزادگان عرب در حال خوردن گوشت بز با بن‌لادن در آن محل بوده‌اند، احتمال دارد كه براي حضور خود، دلايل شيطاني، هم داشته‌اند. شايد هم براي تأمين هزينه نبرد آنجا بوده‌اند. كرافت خطاب به شور مي‌گويد: برداشت من از سخنان شما به عنوان يك عضو نامدار در «سيا»، اين است كه حساسيت زيادي پيرامون اين موضوع داشته‌ايد. او نيز در پاسخ گفت كه كمي بيش از اين حد و من در اين‌باره بسيار سرسختم. سه سال پس از آغاز به كار واحد بررسي موضوع بن‌لادن در سال 1999، صراحت شور، وي را در برخورد با مقامات ارشد و ناظر «سيا» دچار دردسر كرد. به راستي، چه شرايطي وي را مجبور به كناره‌گيري از واحد ويژه بررسي موضوع بن‌لادن كرد. بنا به گفته شور، اين سازمان از فرصتهاي پديدآمده و قدرت خود براي ريسك در اين موضوع، بهره كافي را نبرد. محدوديت و فشار وارده بر شور، در مدت كوتاهي پس از يازده سپتامبر، برطرف شد و وي به عنوان مشاور ويژه به آن واحد برگشت، اما شرايط تغيير يافته بود؛ انگيزه‌هاي انتقام‌جويانه وي فروكش كرده بود و امريكا در مسير اشغال افغانستان و عراق برآمده و 3/1 ميليارد مسلمان را به اين فكر انداخته بود كه امريكا، درصدد جنگ با اسلام و مسلمانان برآمده است. شور مي‌گويد: اگر اسامه مسيحي مي بود، جنگ در عراق، براي او هديه كريسمسي به شمار مي‌رفت كه هرگز تصورش را هم نمي‌كرد. درست يا غلط، بايد بدانيم كه مسلمانان، ايالات متحده را قدرتي استعمارگر مي‌دانند كه به همراه جانشين خود، يعني اسرائيل در سه مكان مقدس دنياي اسلام؛ يعني عراق، عربستان و بيت‌المقدس، حضور نظامي دارند. شور معتقد است، هم‌اكنون زمان آن رسيده كه سياستهاي امريكا در اين منطقه، به مناظره گذاشته شود و ما حتي در روابط خود با اسرائيل تجديدنظر كنيم.
او مي‌گويد: هيچ‌كس قصد محروم كردن و توقف اسرائيلي‌ها را ندارد، اما من بر اين باورم كه ما به اسرائيلي‌ها اختيار تام داده‌ايم كه هرچه مي‌خواهند، در مناطق مربوط به خودشان انجام دهند. حال اگر اين همان چيزي است كه مردم امريكا مي‌خواهند، بايد گفت، سياست امريكا نيز در همان راستا پيش مي‌رود. در امريكا هر موضوعي كه داراي حساسيت و خطر بيشتري باشد، بحث پيرامون آن نيز خطرناك‌تر بوده و در پرده‌اي از ابهام باقي مي‌ماند. نظر شور راجع به برقراري آرامش در اين مقطع زماني، آن است كه در حال حاضر، چيزي جز جنگ مطرح نيست و هيچ انتخابي بين جنگ و صلح وجود ندارد؛ تنها انتخاب بين «جنگ» و «جنگ بدون پايان» مطرح است و به عقيده وي، بهتر است كه آن را «منفعت شخصي دولت امريكا» بناميم. به عقيده وي، «القاعده»، نيز چيزي جز يك سازمان نيست كه با كشتن و دستگيري رهبرانش، شكست داده مي‌شود؛ اين مسئله، آشوبي جسماني و مايه بروز انقلاب و جنبش در جهان اسلام شده است. شور مي‌گويد: از سخنان اخير بن‌لادن، پيداست كه او ديگر قصد رفتن از اين صخره به آن صخره و از اين غار، به غاري ديگر را ندارد. در اين راستا آشوبها و ناآرامي‌هاي به وقوع پيوسته در عربستان سعودي را نيز نمي‌توان ناديده گرفت. چراكه ما اين كشور را مي‌توانستيم، تنها كشوري بدانيم كه تا چند سال اخير، امن‌ترين كشور دنيا بوده است. هم‌اكنون خبرها سرشار از گزارشهاي مربوط به درگيري‌ بين دولت و اسلامگرايان حامي بن‌لادن است. اگر بن‌لادن از آن چيزي كه هست، قدرتمندتر تلقي مي‌شود، پس چرا حملات بيشتري به ايالات متحده انجام نشده است؟ يكي از بزرگ‌ترين اشتباهات سازمان اطلاعات امريكا (سيا) و به ويژه تشكيلات ضدتروريستي، آن است كه مي‌پندارند، اگر كسي به ما حمله نكرد، به اين دليل است كه يا نمي‌تواند يا ما او را مغلوب كرده‌ايم. شور مي‌گويد: بن‌لادن خود را مصون از فشارهاي خارجي، نمايش داده است و كارهايش را بر پايه برنامه‌ريزي خود انجام مي‌دهد. كرافت خطاب به شور مي‌پرسد، شما در كتاب خود نوشته‌ايد كه هيچ‌كس از شنيدن اين موضوع كه اسامه بن‌لادن و «القاعده» قصد منفجر كردن حجم وسيعي از مواد منفجره را در امريكا دارند، شگفت‌زده نخواهد شد، آيا بر اين عقيده هستيد كه اين امر رخ خواهد داد؟
شور در پاسخ مي‌گويد: من معتقد نيستم اين امر اجتناب‌ناپذير است، بلكه اين امر را در شرف وقوع و حتمي مي‌دانم و درباره بكارگيري سلاحهاي هسته‌اي نيز همين عقيده را دارم. شور در ادامه به اين نكته اشاره مي‌كند كه پس از حادثه يازده سپتامبر، روحانيون مسلمان، بن‌لادن را مورد انتقاد قرار داده‌اند؛ چراكه وي حتي اجازه دادن فتوا را نيز به خود داده و حمله هسته‌اي به ايالات متحده را بر اساس اصول مذهبي مجاز دانسته است در اين راستا وي مي‌گويد كه بن‌لادن از حمايتهاي يك شيخ عربستاني به نام «حميد بن فهد» برخوردار است كه در حكمي طويل، امكان بكارگيري سلاحهاي هسته‌اي در مقابل امريكا را تأييد كرده است. بنا بر اين عقيده، امريكا مسبب كشتار ميليونها مسلمان در سراسر جهان بوده كه بايد در ازاي آن، ميليونها امريكايي كشته شوند. شور اضافه كرد: اين فتوا در ماه مي سال 2003 مطرح شده است. او علت وقوع حادثه يازده سپتامبر را رهبري ضعيف مدير پيشين «سيا»، يعني جورج تنت و معاون اصلي وي، جيم پاويت مي‌داند. وي همچنين ريچارد كلارك، مسئول گروه ضدتروريستي كاخ سفيد را زير سؤال مي‌برد، همان كسي كه از حضور در برنامه 60 دقيقه «C.B.S» هم خودداري كرده است، اما بنا به گفته ريچارد كلارك، شور از حضور در جلسات مديريت «سيا» سر باز مي‌زده و به همين دليل، اساسا آگاهي كافي را پيدا نكرده است. شور در پاسخ اذعان مي‌دارد كه من اين گفته را تصديق مي‌كنم، اما اين را نيز خوب مي‌دانم كه من بهتر از آقاي كلارك در جريان امور بوده و آگاهي‌هاي لازم را دارا هستم. من فكر مي‌كنم كه كلارك، تمايل زيادي به دخالت در امور مربوط به «سيا» دارد.
شور همچنين در پاسخ به اين پرسش كه آيا مطلب ديگري هم درباره بن‌لادن وجود دارد كه امريكايي‌ها آن را ندانند، گفت: من فكر مي‌كنم وجود دارد، اما رهبران ما در دهه گذشته، بن‌لادن را به صورت يك گانگستر، آدمكش فاسد و فردي ناسازگار به مردم ارائه داده‌اند. مسلما بن‌لادن، دست به اقدامات سرزنش‌آميز مي‌زند و ما مي‌بايد، مراقب رفتار وي بوده، او را نابود كنيم. اما او يك انسان ديوانه نيست، بلكه دشمني قدرتمند است و ما بايد نگران باشيم. كرافت مي‌پرسد: شما در كتاب خود از وي با عنوان مردي بزرگ نام برده‌ايد. منظور از اين گفته چيست؟ شور در پاسخ گفت: او مطمئنا بزرگ است، بدون در نظر گرفتن بعد خوب يا بد آن، زيرا مقطعي از تاريخ را تحت تأثير قرار داده است. شور درباره احترام قايل شدن براي بن‌لادن مي‌گويد، تا وقتي كه ما به وي احترام مي‌گذاريم، بر تعداد كساني از ما كه بدون دليل، جان خود را از دست مي‌دهند، افزوده خواهد شد.
December 15th, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی